ده تا سيزده سالگي
Thursday, August 21, 2003
ده خواسته مشترک بچه‌ها از والدين

آن‌ چه‌ در مورد دوران‌ بچه‌داري‌ و تربيت‌ فرزند جاي‌ افسوس‌ دارد، آن‌ است‌ كه‌ بچه‌داري‌ وظيفه‌ و شغلي‌ موقتي‌ است. روزهاي‌ فعال‌ و پرمسئوليت‌ ما به‌ عنوان‌ پدر و مادر براي‌ تربيت، نگهداري‌ و مراقبت‌ از فرزند در حال‌ شمارش‌ معكوس‌ است. براي‌ شما چطور؟ چقدر از روزهاي‌ شيرين‌ بچه‌داري‌تان‌ باقي‌ مانده‌ است؟ فرض‌ كنيد كوچك‌ترين‌ فرزند شما پنج‌ساله‌ است‌ و تقريباً در 18سالگي‌ زندگي‌ مستقلي‌ را شروع‌ خواهد كرد. بنابراين‌ شما فقط‌ 13سال‌ يا 156ماه‌ يا 4745 روز وقت‌ داريد! اين‌ زمان‌ مثل‌ برق‌ خواهد گذشت‌ و پيش‌ از اين‌ كه‌ خود متوجه‌ شويد شغل‌ شما در زمينه‌ بچه‌داري‌ به‌ پايان‌ خواهد رسيد. اين‌ آگاهي‌ موجب‌ مي‌شود ما پدر و مادرها بر عملكرد و رفتار خود نسبت‌ به‌ فرزندمان‌ بازبيني‌ و دقت‌ نظر داشته‌ باشيم. شما به‌ عنوان‌ پدر و مادر چگونه‌ رفتار مي‌كنيد؟ همه‌ ما كوچك‌ترين‌ رفتار فرزندمان‌ را به‌دقت‌ مورد بررسي‌ قرار مي‌دهيم، حال‌ آن‌ كه‌ معمولاً رفتارها و برخوردهاي‌ خود را در نظر نداريم؛ اما چرا از ديد فرزندان‌ به‌ رفتار خود نگاه‌ نمي‌كنيم؟ ما صدهزار كودك‌ را مورد تحقيق‌ قرار داديم‌ و از آنان‌ سؤال‌ كرديم‌ كه‌ از والدين‌
خود چه‌ انتظاراتي‌ دارند؟ ده‌ پاسخ‌ مشترك‌ اين‌ كودكان‌ را برگزيده‌ايم‌ كه‌ به‌ ذكر آن‌ها مي‌پردازيم. شما نيز مي‌توانيد در هر يك‌ از اين‌ موارد با ما همراه‌ باشيد و رفتارهاي‌ خود را مورد ارزيابي‌ قرار دهيد.
1. فرزندان‌ والديني‌ مي‌خواهند كه‌ در حضور آنان‌ با يكديگر مشاجره‌ و دعوا نكنند. از آن‌ جا كه‌ بچه‌ها بيش‌تر تمايل‌ دارند به‌ آن‌ چه‌ پدر و مادر انجام‌ مي‌دهند عمل‌ كنند و نه‌ ضرورتاً آن‌ چه‌ كه‌ والدين‌ مي‌گويند، بنابراين‌ بيش‌تر در جست‌وجوي‌ الگويي‌ عيني‌ و عملي‌ براي‌ رفتار خود هستند. شما چگونه‌ اختلاف‌ نظرتان‌ را با ديگران‌ حل‌ مي‌كنيد؟ آيا قادريد بدون‌ پرخاش‌ و حمله‌ به‌ شخصي‌ ديگر يا بدون‌ دفاع‌ از خويش، عدم‌ توافق‌ و رضايت‌ خود از ديگران‌ را بروز دهيد؟ مسلماً در اين‌ صورت‌ فرزند شما مي‌آموزد كه‌ عصبانيت‌ خود را كنترل‌ و مشاجرات‌ و اختلاف‌ نظر خود
با ديگران‌ را به‌ مثبت‌ترين‌ و بهترين‌ شيوه‌ حل‌ كند.

2. فرزندان‌ والديني‌ مي‌خواهند كه‌ تمام‌ اعضاي‌ خانواده‌ را به‌ يك‌ چشم‌ بنگرند و بين‌ آن‌ها تبعيض‌
قائل‌ نشوند. البته‌ رعايت‌ مساوات‌ بين‌ فرزندان‌ به‌ اين‌ معنا نيست‌ كه‌ دقيقاً در مورد همه‌ فرزندان‌
بايد واكنش‌ يكسان‌ داشت، زيرا هر بچه‌اي‌ شخصيتي‌ منحصربه‌فرد دارد، اما تك‌تك‌ آن‌ها به‌ يك‌ نسبت‌ به‌ عشق‌ و درك‌ پدر و مادر نياز دارند. ارتباط‌ خود با هر يك‌ از فرزندانتان‌ را ارزيابي‌ كنيد.

3. فرزندان‌ والديني‌ مي‌خواهند كه‌ صادق‌ و درستكار باشند؛ پدر يا مادري‌ كه‌ با اشاره‌ به‌ فرزند خود مي‌گويد به‌ كسي‌ كه‌ پشت‌ تلفن‌ است‌ بگو من‌ نيستم، ممكن‌ است‌ متوجه‌ نباشد كه‌ چه‌ چيزي‌ را به‌ فرزند خود آموزش‌ مي‌دهد.

4. والديني‌ كه‌ نسبت‌ به‌ ديگران‌ شكيبا و بردبارند؛ وقتي‌ پدر و مادر از كارهاي‌ نادرست‌ ديگران‌
چشم‌پوشي‌ مي‌كنند و شكيبايي‌ و گذشت‌ از خود نشان‌ مي‌دهند، فرزندان‌ مي‌آموزند نسبت‌ به‌ افرادي‌ كه‌ با آن‌ها اختلاف‌ سليقه‌ و تفاوت‌ دارند صبور باشند. شما چگونه‌ به‌ فرزند خود صبر و بردباري‌ مي‌آموزيد؟

5. والديني‌ كه‌ از آمدن‌ دوستان‌ بچه‌ها به‌ خانه‌ استقبال‌ كنند؛ اگر دوستان‌ فرزندتان‌ در خانه‌ شما جمع‌ شوند، در آن‌ صورت‌ خواهيد دانست‌ كه‌ او با چه‌ افرادي‌ رفت‌وآمد و معاشرت‌ دارد. اگر پذيراي‌ دوستان‌ فرزند خود باشيد در آن‌ صورت‌ در مورد آن‌ها شناخت‌ پيدا خواهيد كرد.

6. والديني‌ كه‌ با فرزند خود رابطه‌ روحي‌ و عاطفي‌ برقرار مي‌كنند؛ پدر و مادري‌ كه‌ سعي‌ كرده‌اند از كودكي‌ فرزند با وي‌ رابطه‌ مستحكم‌ و عميق‌ روحي‌ داشته‌ باشند، در بزرگسالي‌ فرزند نيز
تاثيرگذاري‌ بيش‌تري‌ بر وي‌ خواهند داشت. شما چگونه‌ مي‌توانيد چنين‌ روابطي‌ را در خانوادهِ خود برقرار كنيد؟

7. والديني‌ كه‌ پاسخگوي‌ سؤالات‌ بچه‌ها باشند؛ آيا تا به‌ حال‌ چنين‌ گناهي‌ را مرتكب‌ شده‌ايد كه‌ به‌ فرزند خود بگوييد: حالا سرم‌ شلوغه، بگذار بعداً راجع‌ به‌ اين‌ موضوع‌ با هم‌ صحبت‌ مي‌كنيم. ؛ و آن‌ بعداً هرگز پيش‌ نيامده‌ باشد؟! امروز و حالا براي‌ پاسخگويي‌ به‌ سؤالات‌ فرزند خود وقت‌ بگذاريد؛ و هنگامي‌ كه‌ پاسخ‌ سؤالات‌ را نمي‌دانيد سعي‌ كنيد در يافتن‌ پاسخ‌ او را ياري‌ دهيد.

8. والديني‌ كه‌ در صورت‌ لزوم‌ فرزندان‌ را تربيت‌ كنند؛ اما نه‌ در حضور ديگران‌ و به‌خصوص‌ دوستان‌ آنان. جاي‌ تعجب‌ است‌ كه‌ بچه‌ها خود نيز خواهان‌ قيد و بند هستند، اما از آن‌ها توقع‌ نداشته‌ باشيد هميشه‌ داوطلب‌ تنبيه‌ و گوشزد شما باشند.

9. والديني‌ كه‌ به‌ جاي‌ درنظرگرفتن‌ نقاط‌ ضعف، بر جنبه‌هاي‌ مثبت‌ فرزند خود تكيه‌ كنند؛ به‌ فرزندتان‌ به‌ عنوان‌ يك‌ پازل‌ ناتمام‌ بنگريد و به‌ جاي‌ آن‌ كه‌ قسمت‌هاي‌ خالي‌ و كامل‌نشدهِ
اين‌ پازل‌ را مورد توجه‌ قرار دهيد، بخش‌هاي‌ كامل‌شدهِ زيباي‌ آن‌ را در نظر بگيريد. ليستي‌ از
نقاط‌ قوت‌ او در ذهن‌ داشته‌ باشيد و در فرصت‌هاي‌ مناسب‌ آن‌ها را بيان‌ كنيد.

۱0. والديني‌ كه‌ با بچه‌ها سازگار و ياري‌دهنده‌ آنان‌ باشند؛ بايد بپذيريم‌ كه‌ ما هميشه‌ با فرزند
خود سازگار نبوده‌ايم، اما دائماً سعي‌ مي‌كنيم‌ همراه‌ و هم‌راي‌ آنان‌ باشيم. گرچه‌ عدم‌ توافق‌ و سازگاري‌هاي‌ موقتي‌ ما شخصيت‌ فرزندمان‌ را ويران‌ نمي‌كند، اما فرزندان‌ نياز دارند كه‌ بدانند آيا عشق‌ شما و نيز محدوديت‌هايي‌ كه‌ برايشان‌ ايجاد كرده‌ايد دائمي‌ هستند؟ زيرا ايمني‌ و سلامت‌ در كنار محدوديت‌ها و مرزها به‌ وجود مي‌آيد. آيا فرزندان‌ نياز به‌ ياري‌ و سازگاري‌ بيش‌تر شما دارند يا خير؟

خود را چگونه‌ ارزيابي‌ مي‌كنيد؟ به‌ هر حال‌ اميدواريم‌ نكات‌ ذكرشده‌ را در تربيت‌ فرزندان‌ دلبندتان‌ رعايت‌ كنيد و با بررسي‌ رفتار خود در جايگاه‌ والدين، بهترين‌ شيوه‌ را در برخورد با آنان‌ در پيش‌ بگيريد.
shadi  ||  4:07 AM


تکاليف مدرسه، و نکاتي مهم براي والدين

زمان انجام تکاليف در بسياري از خانواده ها ممکن است هم براي فرزندان و هم اولياء پر از
استرس و نگراني باشد.
تحقيقات بطور واضح نشان مي دهد انجام تکاليف نه تنها در بالا بردن يادگيري فرزندان مؤثر است بلکه مهارتهائي را که آنها براي موفقيت در مدرسه و زندگي لازم دارند بالا مي برد. مهارتهائي مانند سازماندهي امور، حل مشکلات، تمرکز، حافظه، تنظيم هدف و پشتکار و مداومت در کارها.
چند راهنمائي براي موفقيت در انجام تکاليف براي و والدين :

نقش خود را به عنوان يک کمک و نه يک شخص فعال و انجام دهنده تکليف تشخيص دهيد. گاهي اوقات در جستجوي راههائي براي موفقيت فرزندانمان ممکن است زحمت زيادي را متحمل شويم و کمک اضافي به او برسانيم. بايد مطمئن شويد که خود او کار را انجام مي دهد، نه شما. يکي از عوامل رشد اعتماد به نفس اين است که دريابيم کاري که باعث سربلنديمان است انجام داده ايم. کمک بيش از حد به کودک باعث مي شود که او براي هميشه از گفتن اين جمله که "من اين کار را کردم" محروم شود و فقط بتواند بجاي آن بگويد "مادر آن را براي من انجام داد".
به سعي و تلاش او ارج نهيد و نه فقط به نتيجه نهائي. کودکان بايد اهميت سخت کوشي را ياد بگيرند. انجام تکاليف از سوي او اين فرصت براي شما بوجود مي آورد که پشتکار در انجام امور را در او تقويت کنيد. چند شعار سازنده را در خانواده خود ملاک قرار دهيد. نظير: "تسليم نشو" يا "تا وقتيکه موفق نشدي ارام نگير" يا "در خانواده ما کاري را که شروع کرديم به پايان مي رسانيم." ويژگي مهم براي انجام تکاليف القاء کردن پشتکار در کودکانمان است و تنها کاري که باعث مي شود آنها کوشش را با ارزش بشمارند تأکيد پيوسته ما بر اين گفته است که : "اين به اندازه کافي خوب نيست که فقط شروع کني، تو بايد آن را تمام کني."
تأکيد کنيد انجام تکاليف وظيفه اوست نه شما. در برابر اين وسوسه که در کنار او بنشينيد و تکليف را با او انجام دهيد مقاومت کنيد و فقط زمانيکه واقعا نياز داشت ياريش کنيد. اگر کودک شما مشکلاتي دارد به او کمک کنيد که امور را بوسيله مسئله هاي ساده اي که شما طراحي کرده ايد متوجه شود و به او مرحله به مرحله انجام آن را نشان دهيد. سعي و تلاش او را براي انجام آنها زير نظر بگيريد. بدين ترتيب تمام کارهاي او را شما انجام نداده ايد. از او بخواهيد که تکليف کامل شده خود را در پايان هر قسمت به شما نشان دهد. اين نيز راهي است تا مطمئن شويد که او دستورالعملها را بطور صحيح انجام مي دهد، يا هنوز حتي در جزئيات به شما متکي است.
تکاليف را به قسمتهاي کوچکتر تقسيم کنيد. قسمت بندي تکاليف به ابعاد کوچکتر معمولا براي کودکاني که در پي گيري کارها حوصله کمتري دارند، يا تمرکز کمي براي توجه به مطالب دارند، يا از انجام درست کارها زيادي نگرانند مؤثر است. به کودک خود بگوئيد قسمتي را در زمان معين انجام دهد. سپس مي تواند استراحت کوتاهي بعد از پايان هر قسمت داشته باشد. کم کم شما مي توانيد حجم قسمتها را بيشتر کنيد تا اعتماد به نفس کودکتان بيشتر شود.
اگر متوجه شديد براي انجام تکاليف تلاش زيادي مي کنيد و در واقع بيشترين وظيفه فرزندتان را شما انجام مي دهيد، يا فرزندتان با وجود کمک شما هنوز در انجام تکاليفش مشکل دارد مي توانيد درپي استخدام يک معلم خصوصي باشيد. از معلمين يا ساير اولياء براي يافتن يک معلم خصوصي خوب يا حتي يک شاگرد دبيرستان کمک بگيريد. هدف اصلي از انجام تکاليف، هميشه بالا بردن توانائيهاي يادگيري و ايجاد اعتماد به نفس در او در عين حفظ صميميت خانوادگي شما و فرزندتان است.
برنامه اي با موافقت يکديگر تنظيم کنيد و ساعات انجام تکاليف را در آن مشخص کنيد. و به آن عمل کنيد. حتي ممکن است بخواهيد آن را در جاي قابل مشاهده اي نصب کنيد و با هم امضايش کنيد. بسياري از کودکان پس از بازگشت از مدرسه احتياج به استراحت دارند. برخي ديگر دوست دارند بلافاصله مشغول شوند. بهترين زمان را براي انجام تکاليف فرزندتان پيدا کنيد و سعي نمائيد آن را تقويت کنيد. کشيدن يک صفحه ساعت که زمان انجام تکاليف را به او نشان مي دهد براي کودکان کوچکتر بسيار مفيد خواهد بود

.
shadi  ||  3:41 AM


Wednesday, August 13, 2003
ده راه کمک به نوجوانان برای افزايش انضباط فردی

يك . به آنها كمك نكنيد شاهد به مخمصه افتادن نوجوانان بودن سخت است ؛ اما بدتر از آن كمك به نوجواناني است كه نمي توانند مسئوليت اعمال خود را به عهده بگيرند و گليم خود را از آب بيرون بكشند و هميشه منتظرند تا پدر و مادر به ياري آنها بشتابند . اين كار وقتيكه آنها كوچكتر هستند و پيامدهاي كارهايشان جديت كمتري دارد بسيار آسانتر است . اگر يك بچه كلاس پنجمي تغذيه نهارش را فراموش كند و مجبور شود از تغذيه همكلاسيهايش استفاده كند بسيار بهتر است از اينكه يك دانش آموز اهميت كمتري از اين دارد كه دبيرستاني مقاله درسي اش را در روزي كه بايد آنرا تحويل دهد در خانه جا بگذارد . اگر شما هميشه به فرزندتان بردن غذا يا كتابهايشان و غيره را ياد آوري مي كنيد در اين صورت نبايد وقتي نوجوان شما به خانه تلفن مي كند تا برايش ساك ورزشي يا مقاله تحقيق علوم را ببريد زياد متعجب نشويد . مي بينيد كه چقدر مشكل به نظر مي رسد چون شما نمي توانيد هميشه براي كمك به فرزندتان در دسترس او باشيد ؛ پس بگذاريد تا دير نشده خودش اين را بياموزد و ياد بگيرد به كسي متكي نباشد

دو . بتدريج كارها را به خود آنها واگذار كنيد به نظر من اين گفته كه نقش والدين كم كم براي بچه ها كمرنگ مي شود صحيح است . هنگاميكه نوجوان بالغ مي شود ؛ شما نقش خود را از پدر و مادر و مشاور به يك دوست تغيير مي دهيد . انجام اين كار به صورت تدريجي بسيار آسانتر است . اين كار را از وقتيكه آنها خيلي كوچك هستند شروع كنيد و بگذاريد در مورد لباس و غيره خودشان تصميم گيري كنند . با اين روش آنها از سنين كم تصميم گيري را تجربه مي كنند

سه . بگذاريد نتايج اعمال خود را ببينند و از اين راه تجربه كسب كنند اين كار را در مواقعي كه امكان دارد و البته براي آنها خطرناك نيست انجام دهيد . ممكن است براي شما كاملا واضح باشد كه نوجوان شما نمي تواند يك انشا را 2 ساعته در عصر جمعه تمام كند اما غر زدن به او سراسر هفته براي انجام بموقع اين كار فقط شما را بد اخلاق جلوه مي دهد . چرا نمي گذاريد خودش تجربه كند كه تمام شب بيدار ماندن براي انجام دادن تكاليف چقدر بد است

چهار . يادر آوري شما بصورت يك كلمه اي باشد نوجوانان به حواس پرتي و نشنيدن خصوصا غر زدن والدين خود شهرت دارند . گفتن يك كلمه مثلا : آشغالها بسيار موثرتر از پنج دقيقه سخنراني در مورد اهميت مسئوليت پذيري يا تكرار كارهاي روزمره اي كه وقتي شما در سن او بوديد انجام مي داديد است . آنها پس از گفتن اولين كلمه بقيه را نشنيده مي گيرند ؛ بنابراين بهتر است اين نكته را در نظر داشته باشيد

پنج . براي موارد كم اهميت به آنها اطمينان كنيد و بگذاريد رشد كنند ميل به قابل اعتماد بودن جزو طبيعت انسان اس�
shadi  ||  7:02 AM


نقش تشويق در تربيت نوجوانان

يكي‌ از مسائل‌ بسيار مهم‌ تربيتي‌ در آموزش‌ و پرورش‌ كودكان‌ و نوجوانان‌،
مساله‌ تشويق‌ است‌. در اين‌ راستا سعي‌ بر آن‌ است‌ تا با بررسي‌ دقيق‌ روشهاي‌
مختلف‌ تشويق‌ و نيز محاسن‌ و معايب‌ هريك‌ از آنها،شناختي‌ جامع‌ در خور توان‌
خويش‌ به‌ مخاطبان‌ ارجمند ارايه‌ دهم‌. منظور از تشويق‌ چيست‌؟ در ابتدا لازم‌
به‌ ذكر است‌ كه‌ در علم‌ روانشناسي‌ به‌ جاي‌ تشويق‌ از واژه‌ تقويت‌ استفاده‌
مي‌شود بنابراين‌ منظور از واژه‌ تقويت‌ همان‌ تشويق‌ است‌ و من‌ نيز بيشتر از
تقويت‌ استفاده‌ خواهم‌ كرد. مي‌توان‌ تشويق‌ را چنين‌ تعريف‌ كرد: براي‌ اينكه‌
رفتاري‌ در كودك‌ تقويت‌ شود يا دوام‌ يابد، بايد ترتيبي‌ داد كه‌ پس‌ از آنكه‌
كودك‌ هر بار رفتار مطلوبي‌ را كه‌ موردنظر ماست‌ انجام‌ داد، پاداشي‌ به‌ او
داده‌ شود. به‌ بيان‌ ديگر هر رفتار مطلوب‌ كودك‌ نتيجه‌ خوشايندي‌ برايش‌ به‌
دنبال‌ داشته‌ باشد بنابراين‌ چنانچه‌ بخواهيم‌ رفتاري‌ آموخته‌ و يا تكرار شود
بايد آن‌ را تقويت‌ كنيم‌ و چنانچه‌ بخواهيم‌ رفتاري‌ تضعيف‌ شود و از بين‌ برود
بايد آن‌ را تقويت‌ نكرده‌، نسبت‌ به‌ آن‌ بي‌تفاوت‌ بود و يا به‌ روشهايي‌ آن‌ را
تنبيه‌ كنيم‌. بنابراين‌ تشويق‌ (تقويت‌) در مواردي‌ به‌ كار مي‌رود كه‌ بخواهيم‌:
الف‌) رفتارهاي‌ مطلوب‌ موجود در كودك‌ يا نوجوان‌ افزايش‌ يابد. ب‌) رفتارهاي‌
تازه‌ و جديد را كه‌ موردنظر ماست‌ بياموزد. در تعريف‌ تشويق‌ خاطرنشان‌ كرديم‌
كه‌ به‌ كودك‌ پاداش‌ داده‌ شود، نكته‌ قابل‌ توجه‌ اينجاست‌ كه‌ گاهي‌ والدين‌ به‌
گمان‌ اينكه‌ «پاداش‌ (تقويت‌) يعني‌ خريدن‌ و تهيه‌ ماديات‌ و هرآنچه‌ كودك‌ يا
نوجوان‌ مي‌خواهد»، اظهار مي‌دارند كه‌ ممكن‌ است‌ كودك‌ و نوجوان‌ پرتوقع‌ شده‌ و
زماني‌ چيزهايي‌ از والدين‌ بخواهند كه‌ والدين‌ استطاعت‌ تهيه‌ آن‌ را نداشته‌
باشند،در اين‌ صورت‌ پاداش‌ و تقويت‌ جنبه‌ باج‌گيري‌ به‌ خود مي‌گيرد يعني‌ بچه‌ها
مي‌گويند: «يا فلان‌ وسيله‌ و... يا برايم‌ بخرد يا اينكه‌ من‌ مثلاص فلان‌ كار را
انجام‌ نمي‌دهم‌» و يا تهديداتي‌ از اين‌ قبيل‌. و اما در پاسخ‌ به‌ والدين‌
گرامي‌ بايد بگويم‌ كه‌ ما چند نوع‌ تقويت‌كننده‌ داريم‌. پاداشها مي‌توانند به‌
صورتهاي‌ مادي‌،كلامي‌ و يا حتي‌ غيركلامي‌ باشند. در اوان‌ كودكي‌ يا كلاص زماني‌
كه‌ مي‌خواهيم‌ يك‌ رفتار تازه‌ در كودك‌ يا نوجوانمان‌ شكل‌ گيرد يعني‌ در
ابتداي‌ راه‌ تقويتهاي‌ مادي‌ (از قبيل‌ پول‌، اسباب‌بازي‌، خوراكي‌ و...) براي‌
آنان‌ جذابيت‌ بيشتري‌ دارد زيرا هنوز رفتاري‌ كه‌ موردنظر ماست‌ در او شكل‌
نگرفته‌ بنابراين‌ بايد انجام‌ رفتار با چيزهاي‌ خواستني‌ براي‌ او همراه‌
باشد، اما به‌ تدريج‌ كه‌ كودك‌ بزرگتر شده‌ و ما قدمهاي‌ اول‌ در ايجاد رفتار
را برداشتيم‌ يعني‌ رفتار به‌ حد نسبي‌ در او شكل‌ گرفت‌ آنگاه‌ از تقويتهاي‌
كلامي‌ (نظير آفرين‌،چه‌ كار قشنگي‌ ، بله‌ و...) استفاده‌ مي‌كنيم‌،كم‌كم‌ از حالت‌
كلامي‌ هم‌ كاسته‌ و فقط‌ با يك‌ لبخند و تكان‌ دادن‌ سر، رفتار او را تاييد و
تحسين‌ مي‌كنيم‌ در اينجا ما در كارمان‌ موفق‌ شده‌ايم‌ زيرا ديگر او براي‌
انجام‌ كار نياز به‌ ابزار بيروني‌ ندارد و به‌ اصطلاح‌ روانشناسان‌ رفتار
موردنظر در او دروني‌ مي‌شود يعني‌ با وجدان‌ وي‌ عجين‌ مي‌گردد به‌ عبارتي‌ او
رفتار موردنظر را بطور خودكار انجام‌ مي‌دهد زيرا خودش‌ از انجام‌ آن‌ احساس‌
خشنودي‌ كرده‌ و از نظر رواني‌ ارضا مي‌گردد. اگر مراحل‌ تشويق‌ و ايجاد رفتار
در كودكان‌ و نوجوانان‌ بدرستي‌ انجام‌ گيرد مي‌توانيم‌ اؤرات‌ وسيعتر آن‌ را در
يادگيري‌ دانش‌آموزان‌ مشاهده‌ كنيم‌ ، زيرا مطالعات‌ نشان‌ مي‌دهد كه‌ تشويق‌ و
تمجيد در مورد دانش‌آموزان‌ نه‌ تنها در پيشرفت‌ درس‌ موردنظر بلكه‌ در پيشرفت‌
دروس‌ ديگر نيز موؤر است‌. به‌ اين‌ معني‌ كه‌ يك‌ نگرش‌ مثبت‌،نسبت‌ به‌ يادگيري‌
در دانش‌آموز ايجاد و او را متمايل‌ به‌ يادگيري‌ و كسب‌ دانش‌ مي‌كند. حال‌ به‌
بررسي‌ چگونگي‌ استفاده‌ از تشويق‌ (و در اين‌ خصوص‌ تشويقهاي‌ كلامي‌)
مي‌پردازيم‌: چند آگاهي‌ در مورد تشويق‌ تشويق‌ از دو بخش‌ تشكيل‌ مي‌شود: گفتار
ما و نتيجه‌گيري‌هاي‌ كودك‌. گفتار ما بايد بطور واضح‌ نشان‌ بدهد كه‌ ما
تلاش‌،كار،موفقيت‌ و ياري‌ و توجه‌ كودك‌ را ارج‌ مي‌نهيم‌ تعريف‌ و تمجيد نبايد
در مورد صفات‌ و خصوصيات‌ شخصي‌ كودك‌ صورت‌ گيرد بلكه‌ ما تلاش‌ و يا رفتار
مطلوب‌ كودك‌ را تشويق‌ مي‌كنيم‌. تمجيد و تشويق‌ وقتي‌ مثمرؤمر است‌ كه‌: 1
بزرگترها آنچه‌ را كه‌ مي‌بينند يا احساس‌ مي‌كنند با قدرداني‌ توصيف‌ كنند
(مي‌بينم‌ كه‌ اتاق‌ تميز است‌ و يا تو خيلي‌ خوب‌ تكاليفت‌ را انجام‌ داده‌يي‌)
يعني‌ جزء به‌ جزء كار كودك‌ را توصيف‌ كنيم‌ و كودك‌ پس‌ از شنيدن‌ توصيف‌
بتواند خود را تحسين‌ كند. وقتي‌ كودك‌ رفتاري‌ پسنديده‌ و مطلوب‌ انجام‌ مي‌دهد
تصويري‌ فوري‌ از خودش‌ برايش‌ ترسيم‌ كنيم‌. موضوع‌ اين‌ است‌ كه‌ بايد به‌ كودك‌ و
عمل‌ او بطور واقعي‌ نگاه‌ كنيم‌ و بطور واقع‌ توجه‌ كنيم‌، سپس‌ با صداي‌ بلند
اعلام‌ كنيم‌ كه‌ چه‌ ديده‌ و شنيده‌ايم‌ و در نهايت‌ چه‌ احساسي‌ داريم‌ (مي‌بينم‌ كه‌
نمرات‌ خوبي‌ گرفته‌يي‌ من‌ خيلي‌ خوشحالم‌ و به‌ تو افتخار مي‌كنم‌.) سپس‌ خواهيد
ديد كه‌ بكاربردن‌ چنين‌ روشي‌ چه‌ اؤر ژرفي‌ مي‌تواند داشته‌ باشد و باز بايد
بگويم‌ كه‌ كودكانمان‌ از توصيفات‌ كوچك‌ روزمره‌مان‌ مي‌آموزند كه‌ نيرويشان‌
چقدر است‌،كودك‌ در مي‌يابد كه‌ توانايي‌هايي‌ دارد و در نتيجه‌ اين‌ فرصت‌ را
خواهد داشت‌ كه‌ از خود كارداني‌ و ابتكار نشان‌ دهد. زيرا همه‌ اينها به‌
خزانه‌ عاطفي‌ او سرازير مي‌شود و ممكن‌ نيست‌ از بين‌ برود، وقتي‌ كودك‌ در
نتيجه‌ تشويق‌ به‌ كارش‌ علاقه‌ نشان‌ مي‌دهد و يا حتي‌ با وجود خستگي‌ در انجام‌
تكاليف‌ مدرسه‌اش‌ استقامت‌ مي‌ورزد، در خود و والدينش‌ احساسي‌ به‌ وجود مي‌آورد
كه‌ به‌ اين‌ سادگي‌ها زدودني‌ نيست‌. در اين‌ لحظات‌ اگر بر خصلتهاي‌ خوب‌ كودك‌
تاكيد شود،تا آخر عمر برايش‌ محكي‌ خواهد بود تا در مواقع‌ ترديد و دلتنگي‌
به‌ آن‌ رجوع‌ كند او در گذشته‌ كاري‌ كرده‌ است‌ كه‌ به‌ آن‌ مباهات‌ مي‌كند و در
صدد آن‌ است‌ كه‌ دوباره‌ انجامش‌ دهد. 2 احساساتتان‌ را در مورد عمل‌ كودك‌
بيان‌ كنيد (آدم‌ از ديدن‌ اين‌ اتاق‌ كيف‌ مي‌كند.) بياييد درك‌ كنيم‌ كه‌ غير از
تامين‌ غذا، سرپناه‌ و لباس‌ براي‌ كودكانمان‌، وظيفه‌ ديگري‌ نيز نسبت‌ به‌ آنان‌
داريم‌ و آن‌ هم‌ تصديق‌ اعمال‌ درست‌ و شايسته‌ آنهاست‌. مي‌دانيم‌ كه‌ در دنياي‌
بيرون‌ از خانه‌ به‌ آنان‌ خواهند گفت‌ كه‌ اشتباهاتشان‌ چيست‌ (آنهم‌ با صداي‌
بلند و به‌ كرات‌) كار ما اين‌ است‌ كه‌ بگذاريم‌ كودكانمان‌ بدانند كه‌ كداميك‌
از خصلتهايشان‌ پسنديده‌ است‌. و اما نكته‌ مهم‌ در مورد استفاده‌ از تشويق‌:
تشويق‌ همچون‌ پني‌سيلين‌ نبايد برحسب‌ تصادف‌ مورد استفاده‌ واقع‌ شود،اصول‌ و
احتياطهايي‌ وجود دارد كه‌ استعمال‌ داروهاي‌ قوي‌ را كنترل‌ مي‌كند،مثل‌ زمان‌ و
مقدار مصرف‌ داروها، دستورالعمل‌هايي‌ نيز در مورد داروهاي‌ احساسي‌ وجود
دارد. مهمترين‌ دستورالعمل‌ اين‌ است‌ كه‌ تشويق‌ و تمجيد فقط‌ بايد با تلاشها و
كارهاي‌ موفقيت‌آميز كودك‌ سروكار داشته‌ باشد نه‌ با صفات‌ شخصي‌ و شخصيت‌ او.
اطمينان‌ حاصل‌ كنيد كه‌ تشويق‌ شما متناسب‌ با سن‌ و سال‌ و سطح‌ توانايي‌ كودك‌
و نوجوان‌ باشد. وقتي‌ به‌ يك‌ كودك‌ كم‌ سن‌ و سال‌ با لذت‌ مي‌گوييد «مي‌بينم‌ كه‌
هر شب‌ دندوناتو مسواك‌ مي‌زني‌» او به‌ فضيلت‌ خود افتخار مي‌كند در حالي‌ كه‌
اگر همين‌ جمله‌ را به‌ يك‌ نوجوان‌ بگوييد ممكن‌ است‌ آن‌ را توهين‌ به‌ خود تلقي‌
كند. آگاه‌ باشيد كه‌ نشان‌ دادن‌ وجد و سرور بيش‌ از اندازه‌ مي‌تواند مانع‌
تحقق‌ آرزوهاي‌ كودك‌ شود. بعضي‌ اوقات‌ تهييج‌ مداوم‌ و خوشي‌ زياده‌ از حد
والدين‌ مي‌تواند به‌ عنوان‌ «فشار» تلقي‌ شود، در مورد كودكي‌ كه‌ هر روز اين‌
شربت‌ را به‌ خوردش‌ مي‌دهند كه‌ «تو نقاش‌ نابغه‌ و بزرگي‌ هستي‌» ممكن‌ است‌ با
خود فكر كند «توقع‌ اينها بيش‌ از توانايي‌ من‌ است‌.» اصولي‌ كه‌ بر اؤر بخشي‌
تقويت‌ اؤر مي‌گذارد: 1 انتخاب‌ تقويت‌كننده‌ مناسب‌، براي‌ اين‌ كار لازم‌ است‌ كه‌
انواع‌ تقويت‌كننده‌ها را بشناسيم‌. الف‌) تقويت‌كننده‌هاي‌ اوليه‌ و ؤانويه‌:
مانند غذا و پول‌. ب‌) تقويت‌كننده‌هاي‌ اجتماعي‌ و رواني‌، اين‌ نوع‌
تقويت‌كننده‌ها نيازهاي‌ عاطفي‌ و اجتماعي‌ انسان‌ را مانند نياز به‌
تاييد،نياز به‌ حمايت‌ و تمجيد و... را برآورده‌ مي‌كند و از نظر نگارنده‌
گاهي‌ اؤر بيشتري‌ از دو نوع‌ اول‌ دارند. ج‌) تقويت‌كننده‌هاي‌ فعاليتي‌: از
فعاليتي‌ كه‌ كودك‌ و نوجوان‌ خيلي‌ به‌ آن‌ علاقه‌مند است‌ استفاده‌ مي‌كنيم‌ تا او
را نسبت‌ به‌ فعاليتي‌ كه‌ به‌ آن‌ علاقه‌مند نيست‌،علاقه‌مند كنيم‌. (تماشاي‌
تلويزيون‌ كه‌ براي‌ او خوشايند است‌ منوط‌ به‌ انجام‌ تكاليف‌ باشد). كه‌ علاقه‌
كمتري‌ نسبت‌ به‌ آن‌ دارد. د) تقويت‌كننده‌هاي‌ بازخوردي‌ نشان‌ مي‌دهد كه‌ اگر
فرد را از كارش‌ آگاه‌ كنيم‌ ميزان‌ خطاي‌ او كمتر مي‌شود اگر ما مرتباص به‌
دانش‌آموزان‌ بازخورد يعني‌ نتيجه‌ عملكردشان‌ را اعلام‌ كنيم‌، عملكردهاي‌ بعدي‌
آنان‌ بهتر خواهد شد. ه) تقويت‌كننده‌هاي‌ دروني‌، اين‌ نوع‌ تقويت‌ها نيازهاي‌
اساسي‌ و دروني‌ انسان‌ را ارضا كرده‌ و منشا بيروني‌ ندارد. ما بايد كاري‌
كنيم‌ كه‌ دانش‌آموزان‌ انگيزه‌ دروني‌ پيدا كنند و تاؤير جايزه‌ به‌ تدريج‌ كمتر
شود) براي‌ نيل‌ به‌ چنين‌ هدفي‌ از 5 نوع‌ تقويت‌كننده‌هاي‌ بالا استفاده‌ مي‌كنيم‌
تا به‌ مورد ششم‌ دست‌ يابيم‌ و بعد تاؤير آنان‌ را كم‌ و حذف‌ كنيم‌. 2 فوريت‌
تقويت‌: تقويت‌ زماني‌ بيشترين‌ تاؤير را مي‌گذارد كه‌ حتي‌الامكان‌ بلافاصله‌ بعد
از رفتار مطلوب‌ فرد ارايه‌ شود. يعني‌ فاصله‌ بين‌ رفتار و بازخورد آن‌
(عكس‌العمل‌ ما) بايد حداقل‌ باشد. همچنين‌ به‌ ياد داشته‌ باشيم‌ كه‌ ما هيچوقت‌
دانش‌آموز يا فرد را تقويت‌ نمي‌كنيم‌ بلكه‌ رفتار او را تقويت‌ مي‌كنيم‌. يعني‌
دقيقاص ذكر كنيم‌ كه‌ فلان‌ رفتار تو خوب‌ است‌. 3 مقدار تقويت‌: بايد بدانيم‌
چه‌ نوع‌ تقويتي‌ كودك‌ را خوشحال‌ مي‌كند براي‌ اين‌ كار بايد بدانيم‌ فرد قبلاص
چه‌ نوع‌ تقويتهايي‌ دريافت‌ كرده‌ مثلاص اگر كودك‌ هميشه‌ پاداشهاي‌ گرانبهايي‌
دريافت‌ مي‌كرده‌ حالا ديگر خريد يك‌ پفك‌ براي‌ او ارضاكننده‌ نيست‌. يعني‌ سطح‌
اجتماعي‌ و اقتصادي‌ فرد يا دانش‌آموز را درنظر بگيريم‌. 4 تازگي‌ تقويت‌:
تقويت‌ بايد تازگي‌ داشته‌ باشد يعني‌ بدانيم‌ فرد قبلاص چه‌ دريافت‌ مي‌كرده‌ و
حالا تقويت‌ تازه‌تر و متنوع‌تري‌ بر او ارايه‌ دهيم‌. تقويت‌كننده‌ها نبايد
تكراري‌ باشند خواه‌ مادي‌، كلامي‌ يا غيركلامي‌ تفاوتي‌ نمي‌كند،مهم‌ اين‌ است‌ كه‌
تازگي‌ داشته‌ باشد. و در آخر بايد بگويم‌ كه‌ تشويق‌ نياز به‌ تكرار دارد و
كوشش‌ بسيار مي‌خواهد. تمجيد و تشويق‌ چيز نيرومندي‌ است‌، از آن‌ به‌ بهترين‌
نحو استفاده‌ كنيم‌.
محبوبه اميري سماسايي
برگرفته از روزنامه اعتماد
با تشكر فراوان از مريم عزيز كه زحمت اين متن را كشيده اند.اميدوارم بازهم از كارهاي خوب ايشان و سايراعضاي محترم گروه بهره مند شويم.

shadi  ||  6:56 AM






گرافيك اين سايت اقتباسي است از
Miz Graphics
 rocks yer socks off!



وبلاگ‌هاي اعضا